جدول جو
جدول جو

معنی علی مسعودی - جستجوی لغت در جدول جو

علی مسعودی
(عَ یِ مَ)
امیر سید علی مسعودی، ابن شهاب بن حسن بن محمد همدانی مسعودی. مشهور به ابن شهاب. ادیب و صوفی متولد در سال 714 هجری قمری وی در ابتدا ملازم شیخ شرف الدین محمود بن عبدالله مزدقانی بود و نیز از شیخ تقی الدین علی دوستی کسب روش طریقت میکرد. مسعودی به اشارۀ شیخ شرف الدین محمود، سه نوبت ربع مسکون را طواف کرد و به صحبت هزار و چهارصد ولی رسید و در ششم ذیحجۀ سال 786 یا 776 هجری قمری درگذشت و در ولایت ختلا در هند دفن گردید. وی از معاصران امیرتیمور گورگانی بوده است. او راست: 1- اخلاق محرم. 2- الاسرار القلبیه. 3- ذخیره الملوک. 4- الرساله القدسیه فی اسرار النقطه. 5- روضه العلوم و روحهالمفهوم. 6- شرح اسمأالله. 7- شرح فصوص الحکم ابن عربی. 8- مرآهالرجال فی علم القیافه. 9- مشارب الاذواق، که شرح قصیدۀ خمریۀ ابن فارض است. (از معجم المؤلفین) (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 542) (الذریعه ج 9 ص 765)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ سَ)
ابن عبدالله بن احمد بن علی بن عیسی بن محمد بن عیسی حسنی شافعی سمهودی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. مورخ و فقیه بود و در سال 844 هجری قمری در سمهود واقع در مصر متولد شد سپس به مدینه رفت و در سال 911 هجری قمریدر آنجا درگذشت. او راست: 1- امنیهالمعتنین بروضهالطالبین، از نووی. 2- جواهرالعقدین فی فضل الشرفین شرف العلم الجلی و النسب العلی. 3- خلاصه الوفا باخبار دار المصطفی. 4- شفاءالاشواق لحکم ما یکثر بیعه فی الاسواق. 5- اللؤلؤ المنثور فی نصیحه ولاه الامور. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 192). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: فهرس المؤلفین بالظاهریه. الضوء اللامع سخاوی ج 5 ص 245. شذرات الذهب ابن عماد ج 8 ص 50. البدر الطالع شوکانی ج 1 ص 470. النورالسافر عیدروسی ص 58. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 194 و... مخطوطات الموصل جلی ص 43. المخطوطات التاریخیۀ کورکیس عواد ص 55. هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 740
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن عبدالله بن احمد بن علی بن عیسی بن محمد بن عیسی حسنی شافعی سمهودی، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی سمهودی شود
ابن عبدالله بن علی نطوبسی قاهری ازهری ضریر مالکی، مشهور به سنهوری و ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی سنهوری شود
ابن عبدالله بن خلف بن محمد بن عبدالرحمان بن عبدالملک انصاری مالکی، مشهور به ابن نعمه و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی انصاری شود
ابن عبدالله بن ابی زرع فاسی. مکنّی به ابوالحسن. ’بروکلمان’ نام ابوالحسن ابی زرع را بدین صورت آورده است. رجوع به ابن ابی زرع شود
ابن عبدالله بن یوسف بن محمد حوینی، مشهور به شیخ حجاز و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی جوینی (ابن یوسف بن عبدالله...) شود
ابن عبدالله بن اماجور منجم، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به ابوالحسن (علی بن ابی القاسم عبدالله بن...) و به ابن اماجور شود
ابن عبدالله بن محمد بن سعید بن موهب جذامی اندلسی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن موهب. رجوع به علی اندلسی شود
ابن عبدالله بن خالد بن یزید بن معاویه بن ابی سفیان، اموی سفیانی، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی سفیانی شود
ابن عبدالله بن محمد بن حسن جذامی مالقی نباهی، مشهور به ابن حسن و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی مالقی شود
ابن عبدالله بغدادی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن ابی رافع. رجوع به ابن ابی رافع و به علی بغدادی شود
ابن عبدالله بن جعفر بن نجیح بن بکر بصری، مشهور به ابن مدینی و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی بصری شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ سَ)
ابن محمد سعیدی بیاری. مکنی به ابوالحسن. وی از فضلا و محدثان بود. رجوع به معجم الادباء یاقوت چ قاهره ج 15 ص 58 و چ مارگلیوث ج 5 ص 410 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مِعَ)
ابن محمد بن وهب مسعری. وی صاحب ابوعبید قاسم بن سلام بود و از او روایت کرد. (از معجم الادباء یاقوت چ قاهره ج 14 ص 139 و چ مارگلیوث ج 5 ص 318)
لغت نامه دهخدا
(عَیِ سَ)
ابن عبدالرحمان سعدی. مشهور به ابن قطاع و مکنی به ابوالقاسم. رجوع به ابن قطاع (ابوالقاسم علی بن جعفر...) و علی (ابن عبدالرحمان سعدی) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ سَ)
ابن حجر بن ایاس سعدی مروزی. وی محدث و حافظ و جهانگرد (رحال) و از مردم خراسان بود. در سال 154 هجری قمری متولد شد. وسفری بدمشق کرد و در نیمۀ جمادی الاولی سال 244 ه. ق. در سن نودسالگی درگذشت. او راست: 1- احکام القرآن. 2- فوائد فی الحدیث. (از معجم المؤلفین از هدیه العارفین ج 1 ص 672 و تذکرهالحفاظ ذهبی ج 2 ص 33 و تاریخ دمشق ابن عساکر ص 12 و الوافی صفدی ج 12 ص 20)
ابن قاضی سعدی. ملقب به علاءالدین. او راست: غایهالبیان و نهایهالتبیان فی تاریخ آل عثمان. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1191)
ابن عبدالله بن جعفر بن نجیح سعدی (از موالی طایفۀ سعدی) بصری. مشهور به ابن مدینی و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی بصری شود
ابن سلیمان بن احمد بن محمد سعدی صالحی حنبلی مرداوی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به علاءالدین. رجوع به علی مرداوی شود
ابن جعفر بن علی سعدی صقلی. مشهور به ابن قطاع و مکنی به ابوالقاسم. رجوع به ابن قطاع و علی (ابن جعفر...) شود
لغت نامه دهخدا